با توجه به نمونههای این چنینی معتقدیم که این فرصت برای همه ما وجود دارد تا روحیه درست کارآفرینی را از جوانترین نسل بیاموزیم:
1- تجربه، معلمی بهتر از کلاسهای دانشگاهی است
به خاطر سپردن حقایق سرگرمکننده نیست، اما خوشحال کردن مردم چیزی است که هرگز آن را فراموش نخواهید کرد. لازم است هر کسی طعم شکست را بچشد، چرا که شکست میتواند بیشتر از موفقیت به شما درس بیاموزد. این کارآفرین 7 ساله میگوید که هیچگاه بازخوردهای منفی را فراموش نمیکند، اما یاد گرفته که به کارش ادامه دهد.
به طور حتم میتوان این اطمینان را داد که شما به عنوان مربی و معلم کارآفرینان مشتاق میتوانید چیزهای زیادی درباره کسب و کار و مردم یاد بگیرید. والدین نوا- کارآفرین 7 ساله- که خودشان هم کارآفرین هستند، تصدیق میکنند که از تجربه مربیگری بسیار بهرهمند شدهاند. این یک فرصت برد- برد است.
نتایج، حاصل عمل و تعهد هستند، نه ایده. همه ما میتوانیم به روشهای مختلف برای بهبود و ترقی این جهان فکر کنیم، اما کارآفرینان زیادی وجود دارند که برای کار نکردن بهانههای زیادی میتراشند و منتظر آن ایده نهایی هستند که شکستی در آن نباشد.
کلید موفقیت یک استارتاپ یافتن افراد هم فکر است، یعنی حامیان مالی که بتوانند در این مسیر پشتیبان شما باشند. نوا یاد گرفته است روی ایدههای بشردوستانه تمرکز کند که ارزش تجاری هم دارند به همین دلیل افراد تمایل بیشتری به کمک کردن دارند.
5- گاهی اوقات ندانستن غیرممکنها میتواند مفید باشد
دیدن خلاقیت و کنجکاوی نامحدود کارآفرینان بسیار جوان لذتبخش است. گاهی اوقات کارآفرینان مشتاقی را میبینیم که به خاطر آن که میدانند ممکن است اشتباه کنند، مردد هستند تا جایی که هرگز کاری را آغاز نمیکنند. نکته این جا است که اگر کاری را آغاز نکنید، هرگز موفق نخواهید شد.
مهم نیست که چقدر از موفقیت ایده خود مطمئن هستید اما احتمال اشتباه کردن همیشه وجود دارد و اصلاح و غلط گیری استارتاپ اجتنابناپذیر است. به نظر میرسد کارآفرینان جوان این مطلب را میدانند و در انجام تغییرات تردید نمیکنند.
کارآفرینانی که در حالت خفا یا Stealth mode هستند، در ابتدا در مورد ایدههایشان صحبت نمیکنند یا به دنبال بازخوردها نیستند، از ترس این که ایدههایشان به سرقت نرود یا کپیبرداری نشود. اما کارآفرینان با صحبت کردن با افرادی که به آنان گوش میدهند، میتوانند بدون آن که تلاش زیادی انجام دهند، به نتیجه برسند. کارآفرینان واقعی به ندرت بدگمان و کج خیال هستند.
در کل، بهترین درسی که از کارآفرینان بسیار جوان همچون نوا میتوان گرفت این است که ” از خودتان نترسید”. او کاری را که دوست دارد، انجام میدهد و شما هم باید همین کار را انجام دهید. تنها راهی که میتوانید از میان چالشهای کسب و کار و تغییرات بازار سربلند و پیروز بیرون بیایید این است که با شور و اشتیاق و علاقه پیش بروید. از سفر و همچنین از مقصد لذت ببرید. آینده ما و شما به همین بستگی دارد.