این جنایتکار درجنایتهای شیطانیاش به تقلید از خفاش شب، پس از سرقت هر خودرو دستگیرههای آن را میکند تا زنی که به دام میافتد نتواند با گشودن در از ارابه وحشت نجات پیدا کند. شکارچی زنان و دختران، پس از ربودن هرطعمهاش، یک خودرو دیگر را برای تکرار جنایتهایش به سرقت میبرد، چرا که احتمال میداد زنان ربوده شده، شماره پلاک خودرویش را یادداشت کرده باشند.
نخستین شکایت
شامگاه سیزدهم مرداد امسال، زنی هراسان خود را به کلانتری 332 رساند و به مأموران گفت که توسط یک راننده پراید سفید ربوده شده و با تهدید و ضرب و شتم شدید، مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.پس از تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «آدم ربایی همراه با آزار و اذیت» به دستور بازپرس سهرابی از شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران، پرونده در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
زن جوان پس از حضور در آگاهی گفت: «ساعت 6 بعدازظهر در خیابان دماوند – مقابل یک تالارمنتظرتاکسی بودم تا به خانه بروم. همان موقع خودرو پراید سفید رنگی ترمز کرد که سوار شدم و روی صندلی جلو نشستم. راننده مردی جوان بود که پس از طی مسیر کوتاهی، از راه اصلی منحرف شد و پس از ورود به کوچهای بنبست، با تهدید داخل خودرو مرا مورد آزار و تعرض قرار داد. بعد هم گوشی تلفن همراهم را قاپید و مرا از خودرو پایین انداخت و فرار کرد.
شکایتهای مشابه
همزمان با آغاز رسیدگی به این پرونده، زنان دیگری با مراجعه به اداره آگاهی خبر دادند که با همین شیوه و شگرد، توسط راننده خودروهای مختلف ازجمله پراید و مزدا ربوده شدهاند و پس از ضرب و شتم، با تهدید مورد آزار و تعرض قرار گرفتهاند. سپس در منطقهای خلوت و تاریک به بیرون پرت شدهاند.
یکی از این زنان گفت: عصر روز پانزدهم مهر در خیابان سبلان بهعنوان مسافر سوارپراید سفیدی شدم تا به میدان نوبنیاد بروم. راننده ماشین جوانی حدود 30 – 25 ساله بود. اما حوالی میدان نوبنیاد، ناگهان راننده با تغییر مسیر و پیچیدن به داخل خیابان ورود ممنوع، در اواسط کوچهای توقف کرد. ناگهان با پیچ گوشتی به طرفم حمله ور شد و وحشیانه مرا مورد ضرب و شتم شدید قرارداد. او درتلاش بود به من تجاوزکند که ناگهان با ضربه پا موفق به شکستن شیشه سمت شاگرد راننده شدم. مرد بیرحم با دیدن این صحنه مرا از ماشین بیرون انداخت و متواری شد.
زن دیگری نیز در اظهاراتی مشابه گفت: راننده جوان یک دستگاه خودرو پراید، شبانه مرا بهعنوان مسافر از مقابل ایستگاه مترو میدان هفت تیر به مقصد خیابان پلیس سوار کرد. اما در ادامه مسیر وارد کوچه خلوتی شد و با تهدید چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و پس از آن از ماشین به بیرون پرتابم کرد.
شاکی دیگری که توسط همین راننده اما با یک دستگاه خودرو مزدا 3 تیره رنگ ربوده شده و مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود، به کارآگاهان گفت: ساعت 10 شب از محل کارم در سعادت آباد خارج شدم. در خیابان ایستاده بودم که یک خودرو مزدا 3 جلوی پایم ایستاد. راننده گفت: تا نزدیک آژانس مرا میرساند.
پس از سوار شدن به ماشین فهمیدم که راننده بیراهه میرود و دستگیرههای ماشین را هم برداشته است؛ درحالی که بشدت ترسیده بودم از راننده خواستم توقف کند تا پیاده شوم که ناگهان مرا هدف ضرب و شتم شدید قرارداد. بعد هم وارد کوچه خلوت و تاریکی شد و مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و بعد از رهاکردنم در خیابان فرارکرد. وقتی از ماشین به بیرون پرتاب شدم، بسرعت با دوربین گوشی تلفن همراهم که داخل کیفم بود، ازماشین عکس گرفتم.
خوشبختانه شماره پلاک خودرو به وضوح در تصویر دیده میشود.با توجه به اظهارات 8 زن و دختر جوان ربوده شده، کارآگاهان با بررسی شمارههای بهدست آمده از خودروهای مورد استفاده در آدمربایی، اطلاع پیدا کردند که تمامی این خودروها دارای سابقه سرقت بوده و تمامی آنها طی چند روز دزدیده شدهاند و پس از مدت کوتاهی در گوشه و کنار شهر تهران رها شدهاند.
با توجه به اظهارات مشابه زنان و دختران ربوده شده که تمامی آنها راننده را جوانی حدود 30 ساله، لاغر اندام، با دندانهای خراب و ابروهای کم پشت و چشمان مشکی توصیف کرده بودند، کارآگاهان به چهره نگاری رایانهای متهم پرداختند.
تا اینکه سرانجام با بهرهگیری از بانک مجرمان سابقه دار موفق به شناسایی یکی از تبهکاران به نام «محمد» – 24 ساله- شدند. بررسی سوابق این تبهکار نشان داد که تاکنون چهار بار به اتهام ارتکاب جرایم مختلف ازجمله کیف قاپی، نزاع، درگیری و سرقت خودرو دستگیر و روانه زندان شده و سال گذشته پس از پایان دوران محکومیتش از زندان آزاد شده است.با شناسایی دقیق و کامل تصویر محمد از سوی تمامی قربانیان، کارآگاهان با مراجعه به محل سکونت وی و خانوادهاش در حوالی نارمک و انجام تحقیقات نامحسوس پلیسی اطلاع پیدا کردند که وی به خاطر اعتیاد شدید به مصرف مواد مخدر – شیشه- از مدتها پیش به این محل رفت و آمد نداشته و بلامکان است.
در ادامه تجسسها، کارآگاهان اطمینان یافتند که متهم با خودرو مسروقه مزدا در سطح شهر تهران تردد دارد. به همین خاطر با ردیابیهای تخصصی، موفق به شناسایی دقیق محل رفت و آمد متهم در خیابان ابوذر جنوبی شدند. سرانجام ساعت 15 روز دوشنبه وی را شناسایی کردند.
اما متهم بدون توجه به فرمان ایست کارآگاهان فرار کرد تا اینکه کارآگاهان با رعایت قانون بهکارگیری سلاح و تیراندازی، خودرو مسروقه را با شلیک گلولهای متوقف کردند و به این ترتیب متهم دستگیر شد.
سرهنگ حمیدرضا یاراحمدی، سرپرست پلیس آگاهی تهران بزرگ دراین باره گفت: با دستگیری متهم و انتقالش به اداره شانزدهم، بلافاصله تعدادی از شاکیها برای شناسایی او فراخوانده شدند.آنها پس از رویارویی با متهم، او را شناسایی کردند. اکنون متهم با قرار قانونی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی قرار گرفته و تحقیقات تکمیلی از وی برای شناسایی سایر زنان و دختران ربوده شده و مالباختگان ادامه دارد.
می خواستم اعدام شوم
خفاش شبهای پایتخت که دیروز برای تحقیقات به شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شده بود پس از تکمیل تحقیقات، به دستور بازپرس سهرابی و برای مشخص شدن سایرجرایم احتمالیاش دراختیار کارآگاهان قرارگرفت.اودرگفتوگوبا خبرنگار «ایران» جزئیات تازهای ازجنایتهای سیاهش را فاش کرد.
چه شد که تصمیم گرفتی زنان ودختران را بدزدی؟
درجریان خواندن ماجرای خفاش شب و افراد متجاوز متوجه شدم که آنها محکوم به اعدام شدهاند. من که از زندگی خسته شده بودم تصمیم گرفتم زنان ودختران را بدزدم و…
اما میدانی تجاوز تنها جرمی نیست که مجازات اعدام دارد؟
شهامت قتل را نداشتم. میدانستم که با کشتن یک نفر هم محکوم به اعدام میشدم. اما در خودم نمیدیدم که یک انسان را به قتل برسانم. من گلوی یکی از قربانیانم را بشدت فشار دادم ولی او را هم نمیخواستم بکشم. فقط چون مقاومت کرد چنین حرکتی کردم. ولی به محض اینکه دیدم حالش دارد بد میشود سریع دستم را رها کردم.
حالا چرا اعدام شوی؟ چرا نمیخواستی زندگی کنی؟
از زندگی خسته شده بودم و دوست نداشتم به زندگیام ادامه بدهم.
نقشه هایت را در چه محدودههایی اجرا میکردی؟
بیشتردر شمال و شمال شرق تهران.
چه ساعتهایی؟
اغلب شبها بود. اما گاهی اوقات ظهرها هم دختران و زنان جوان را بهعنوان مسافر سوار میکردم و پس از انتقالشان به محلی خلوت، با تهدید چاقو و پیچ گوشتی خودم را به صندلی عقب میرساندم و نقشهام را اجرا میکردم. بعد همانجا قربانیان را پیاده میکردم و فرارمی کردم.
فکرنمی کردی که دستگیر شوی؟
نه، چطوری امکان داشت دستگیر شوم؟ وقتی ماشینها سرقتی بودند و کسی ردی ازمن نداشت. من حتی به خود قربانیان هم میگفتم چهرهام را بخوبی نگاه کنند چراکه مطمئن بودم نمیتوانستند ردی از من بهدست بیاورند. حتی یکی از قربانیان که دختر جوانی بود به محض اینکه از ماشین پیاده شد شروع به گرفتن عکس با گوشیاش کرد آن موقع شیشه ماشین را پایین دادم و گفتم شماره را با دقت یادداشت کن؛ ماشین سرقتی است و دستت به هیچ جایی نمیرسد بعد هم گاز دادم و رفتم.
اعتیاد داری؟
بله، 6 ماهی هست که مواد مصرف میکنم.
سابقه داری؟
چهار سابقه کیفری درباره دعوا، سرقت، دزدی موتور و کیف قاپی دارم. دفعه اول در یک نزاع دسته جمعی بازداشت شدم و به زندان افتادم. دومین بار ماشین سرقتی زیر پایم بود که بازداشت شدم و از همان موقع شگرد باز کردن در خودروها را یاد گرفتم.
چه خودروهایی را میتوانی سرقت کنی؟
تخصص من پراید، پژو 206 ومزدا 3 است. با یک پیچ گوشتی خیلی راحت میتوانم در ماشینها را باز و آنها را سرقت کنم. من راننده قهاری هستم از بچگی پشت فرمان نشستم و خیلی خوب رانندگی میکنم.