به گزارش ام تی رز
اندیشه و تفکر نومحافظه کاری در دولت های مختلف آمریکا صاحب نفوذ بوده اما اوج قدرت آنها به دوران جورج بوش پسر برمی گردد. در حال حاضر دونالد ترامپ عملاً در پی ارسال سیگنال هایی به ایران است که می باید برای روبه رو نشدن با نومحافظه کاران تندرو به فکر امتیاز دادن های جدید و دوباره باشد.
اندیشه و تفکر نومحافظه کاری در دولت های مختلف آمریکا صاحب نفوذ بوده اما اوج قدرت آنها به دوران جورج بوش پسر برمی گردد. در آن زمان افرادی مانند دیک چنی، دونالد رامسفلد، پل ولفوویتز، زلمی خلیل زاد و .. از نئوکان های قدرتمند بودند که رویکردهای جنگ طلبانه و سخت گیرانه در قبال مخالفان آمریکا در عرصه بین المل داشتند. در دوران بوش دو جنگ افغانستان و عراق بر این اساس شکل گرفت. البته دولت بوش بدنبال حمله به کشورهای دیگری در خاورمیانه نیز بود اما بدلیل گرفتار شدن در این دو کشور عملا توانایی پیاده سازی نقشه خاورمیانه بزرگ از آنها سلب شد. تولد تفکر ایدئولوژی های افراطی در عراق مانند داعش را باید محصول حملات آن زمان آمریکا است.
با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات این انتظار بوجود آمده که رئیس جمهور آمریکا بر پایه تبلیغات دوران انتخاباتی و شعار اول آمریکا تمایل به ترجیح سیاست داخلی بر خارجی و گرایش به انزوایی گرایی دارد. اما گام به گام و با تغییر برخی افراد کابینه مانند رکس تیلرسون و مک مستر و ارتقای افرادی مانند جان بولتون، رودی جولیانی و مایک پمپئو جهت سیاست گذاری های کاخ سفید در قبال مسائل بیرونی تغییرات اساسی کرده است.
در واقع ابتدا به ساکن با روی کار آمدن ترامپ این فرضیه تقویت شده بود که وی بدلیل انتقاد از سیاست خارجی باراک اوباما در پی دوری از جنگ های خاورمیانه است اما با گذشت یک سال و تغییر حلقه اولیه تصمیم گیران، مسائل خارجی نقش ویژه ای پیدا کرده و اندیشه نومحافظه کاران در تعیین تاکتیک ها و استراتژی های کاخ سفید بسیار تعیین شده است.
نومحافظه کاران به عنوان گروه راست افراطی جنگطلب حزب جمهوری خواه معرفی می شوند که بر ترجیح سیاست خارجی بر سیاست داخلی تاکید دارند و علاقمند به استفاده از سیاست های تهاجمی و سخت افزاری برای پیشبرد اهداف خود می باشند. همچنین آنها بر سرنگونی دولت های غیرهمسو در راستای ترویج اندیشه آمریکا اصرار دارند.
نومحافظه کاران برخی دولت های خاورمیانه را موجبات تولید بی ثباتی می دانند و بر این اعتقاد هستند تا زمانی که چنین دولت هایی از بین نروند صلح و ارزش های آمریکا در آسیای جنوب غربی مسلط نخواهد شد. از دیدگاه این افراد باراک اوباما با تاکید بر سیاست های لیبرالی و عدم توجه به قدرت سخت افزاری برای پیشبرد منافع ایالات متحده عملا سبب تضعیف هژمونی آمریکا شده است.
نومحافظه کاران و شروط جدید پمپئو
نومحافظه کاران مسئله و مشکل اصلی خاورمیانه را ایران قلمداد می کنند. از نگاه آنها ایران بدتر از داعش است و تهدید جدی برای منافع آمریکا و متحدان آن در منطقه می باشد. نگاه افرادی مانند بولتون، نیکی هیلی و پمئو به ایران در این راستا می باشد.
در واقع به نظر می رسد دونالد ترامپ با تغییراتی که در کابینه خود بوجود آورد عملاً در پی ارسال سیگنال هایی به ایران بوده که می باید برای روبه رو نشدن با نومحافظه کاران تندرو به فکر امتیاز دادن های جدید و دوباره باشد؛ چرا که جان بولتون به عنوان یکی از جنگ طلب ترین سیاست مداران این طیف شناخته می شود. از سوی دیگر آمدن رئیس سازمان سیا به وزارت خارجه حاکی از امنیتی شدن سیاست خارجی آمریکا و طراحی توطئه و بازی های پیچیده برای از بین بردن منافع ایران می باشد.
همان طور که گفته شد تاکتیک دولت آمریکا از این تغییرات در راستای مسلوب الاختیار کردن ایران برای پذیرفتن مذاکره و امتیاز دادن می باشد. همچنین واضح است که هدف نهایی از شروط 12 گانه مایک پمئو عملا تضمین به توافق نرسیدن اروپا با ایران و افزایش فشارها است. تاکید بر مسائل موشکی، هسته ای و منطقه ای نیز برای درهم شکستن اقتدار نظامی ایران می باشد.
در واقع سردمداران کاخ سفید بر این باور می باشند که می توانند با گسترش تحریم های اقتصادی و بازگرداندن ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل، سیستم سیاسی ایران را به شدت ضعیف نمایند تا به مرور از داخل دچار فروپاشی شود یا اینکه حداقل زمینه برای برخورد سخت افزاری فراهم گردد. در این راه آنها از تجربه های تاریخی نیز استفاده می کنند. در واقع اولویت آنها عملیاتی شدن تجربه فروپاشی از درون شوروی برای ایران می باشد. البته بعید است که دونالد ترامپ با توجه با رویکرد منفعت طلبانه ای که به سیاست خارجی دارد تا انتها از تفکر جنگ طلبانه نئوکان ها در این زمینه پیروی کند؛ چون می داند هر نوع استفاده از رویکرد سخت افزاری می تواند پیامدها و تبعات ناخواسته ای به همراه داشته باشد که با روحیات تاجرمابانه او به شدت مغایرت دارد.