به گزارش ام تی رز
دونالد ترامپ علاقه ویژهای به استفاده از ابزار تحریمها علیه کشورهای مخالف آمریکا برای پیشبرد سیاست خارجی دارد و در این راه توجهی به همراه کردن متحدان سنتی ایالات متحده نیز ندارد؛ عدم استفاده از رویکردهای اجماع محور، فرصت مناسبی برای کشورهای مخالف بوجود آورده تا مشروعیت ابزار تحریم را برای همیشه با چالش مواجه سازند.
از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ در سال 2016، کاخ سفید رویه و فرایندهای سیاست خارجی خود را به شدت تغییر داده است. در زمان روسای جمهور گذشته در ایالات متحده تلاش می شد تا در هر اقدام بین المللی که معطوف به کشورهای دیگر است از رویه اجماع سازی جهانی استفاده شود اما ترامپ ارزش چندانی برای این مسائل قائل نیست. حتی در زمان جورج بوش پسر نیز چنین رویه ای سابقه نداشته که واشنگتن راساً سازمان های بین المللی را تهدید کند، متحدان اروپایی را در تصمیم گیری های بین المللی به حساب نیاورد و جنگ تجاری گسترده ای را علیه شرکاء و رقبای کاخ سفید به اجرا درآورد.
در واقع در گفتمان دونالد ترامپ و نومحافظه کاران اطراف وی، بی توجهی به نهادهای بین المللی، تلاش برای استیلای سلطه جهانی ایالات متحده و در هم شکستن مخالفان آمریکا بدون توجه به خواسته متحدان در راستای تشکیل جهانی تک قطبی موج می زند.
این در حالی است که تجربه چند دهه اخیر ثابت کرده تحریم های آمریکا بیشتر بر مردم(به خصوص طبقات اقتصادی ضعیف تر و زنان و کودکان) تاثیرگذار است و از این رو می توان گفت با منشور حقوق بشر سازمان ملل مغایرت دارد. همچنین از جهت تجارت بین المللی آزاد نیز که کشورهای غربی مدعی آن هستند در تضاد و تعارض است.
در واقع هدف از اعمال تحریم ها این است کشوری که با سیاست ها و برنامه های آمریکا در زمینه ای مخالف است از طریق در تنگنا قرار گرفتن مردمش ناچار به عقب نشینی و پذیرش خواسته های کشور تحریم کننده شود. ناگفته پیداست که استفاده از این ابزار غیرانسانی می تواند منجر به مشکلات جدی برای شهروندان یک کشور شود که با تضعیف بنیه اقتصادی آن کشور زمینه گسترش فقر را فراهم کند.
بر این اساس است که دونالد ترامپ به طور بی سابقه ای به استفاده از ابزار تحریم در سیاست خارجی روی آورده است. این در حالی است که در مورد برخی از کشورها از جمله ایران نه تنها هیچ ائتلاف جدی صورت نگرفته بلکه اختلافات جدی نیز بین آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و چین بروز کرده است. اما واشنگتن تلاش می کند از طریق اعمال زور کشورهای جهان را به تبعیت از تحریم های جدید مجبور نماید.
بر اساس اخبار منتشر شده از زمان روی کار آمدن ترامپ تا کنون تحریمهایی علیه کشورهای ایران، ترکیه، روسیه، چین، کره شمالی، پاکستان، سوریه، ونزوئلا، کوبا، لیبی، کلمبیا و … وضع شده است. نگاهی گذرا به این لیست تائید کننده این است که اولین وجه اشتراک و دلیل اصلی وضع تحریم های آمریکا علیه کشورهای فوق، مخالفت با سیاست های واشنگتن در عرصه منطقه ای یا جهانی بوده است.
رویکرد دو سطحی برای مقابله با تحریم ها
همان گونه که گفته شد برای اولین بار در تاریخ آمریکا، دولتی بر سر کار آمده که به صورت جدی در پی بهره گیری از ابزار تحریم ها علیه کشورهای مخالف است و استفاده بی محابا از این ابزار می تواند مشروعیت آن را در افکار جهانی مخدوش نماید.
اما کشورهای هدف در قبال تحریم های آمریکا چگونه باید برخورد کنند؟ پاسخ به این سوال تا حدود زیادی می تواند تیغ تیز تحریم ها را تا حدود زیادی کند نماید.
ریچارد نفیو، طراح تحریم های دوران اوباما در کتاب هنر تحریم ها می نویسد: آنچه سرنوشت جنگ تحریمی را مشخص خواهد کرد، «هنر استقامت» در ابعاد مختلف آن و بهکارگیری روشهای مختلف سنتی و خلاقانه است که در گام آخر میتواند نفع دیپلماتیک را برای کشور تحت تحریم رقم زند و بدون ساختن بستر استقامت میتواند نتایج معکوس به بار آورد.
در واقع به نظر می رسد به طور کلی کشور مورد تحریم می باید اقدامات، سیاست ها و برنامه ریزی های خود را در دو جبهه ساماندهی نماید. بخشی از اقدامات ناظر به درون کشور است. در این حوزه کشورهایی مانند ایران می باید راه هایی برای مقاوم کردن اقتصاد داخلی پیدا کنند، با فساد مبارزه کنند، با تغییر در ساختار بوروکراسی داخلی آن را چابک سازند، بودجه ای معقول و منطقی وضع کنند، از اقشار ضعیف در دوران تحریم ها حمایت کنند و …
از سوی دیگر کشورهای مورد تحریم ضرورت دارد اقداماتی مشترک در سطح منطقه ای و بین المللی انجام دهند. بدلیل بهره گیری گسترده آمریکا از ابزار تحریم، کشورهای هدف می توانند در قالب تشکل و نهادی گردهم جمع شوند و اتحادیه ای علیه تحریم های ظالمانه ایالات متحده تشکیل دهند و اقدامات متعددی در حوزه های مختلف انجام دهند. همان گونه که گفته شد انجام تمامی این اقدامات در راستای تسهیل تبادلات تجاری و مشروعیت زدایی بکارگیری از ابزار تحریم در مراوادات است.
چنین کشورهایی می توانند ضمن شکایت به نهادهای بین المللی، تبادلات اقتصادی بین خود را گسترش دهند، از تجربیات یکدیگر بهره گیرند، روش دور زدن تحریم ها را بین یکدیگر به اشتراک بگذارند، دلار را از معاملات ارزی رسمی و تجارت درون گروهی حذف نمایند، از شخصیت های جهانی برای انتقال پیام مردمی که بر اثر تحریم های صدمه دیده اند استفاده کنند.
بدون شک اگر همگرایی لازم بین کشورهایی که مورد تحریم آمریکا قرار گرفته اند بوجود آید با استفاده از قابلیت ها و ظرفیت هایی که هر کدام از این کشورها دارا هستند مقابله با اقدامات یکجانبه کاخ سفید با هزینه بسیار کمتری عملیاتی خواهد شد. به خصوص این که در دنیای امروز دوران زورگویی و تحمیل اراده ها و خواسته ها به پایان رسیده و بر اساس همان ارزش های مورد قبول کشورهای مدعی لیبرالیسم، دوره گسترش مراودات بین المللی، همکاری و احترام متقابل در قالب سازمان های جهانی است.
از این لحاظ شاید بتوان گفت استفاده گسترده رئیس جمهور آمریکا از ابزار تحریم، فرصت کم نظیری نصیب کشورهای هدف قرار داده تا مشروعیت این ابزار را به چالش بکشند وبکارگیری از آن را در آینده مشکل تر سازند. در این صورت بازی سیاست نیز به نفع کشورهای به ظاهر قربانی تغییر خواهد کرد.