دلار و به دنبال آن ارز در سالهای اخیر در برابر پول ملی ایران همواره رو به صعود بوده و ایرانیان به یاد ندارند که روندی نزولی را طی کرده باشد. در این راستا سوال مهمی که در ذهن بسیاری از ایرانیان نقش بسته این است که واقعا دلار در برابر ریال چقدر ارزش دارد و قیمت واقعی آن چقدر است؟ این نوشتار کوتاه سعی دارد به زبانی ساده و همه فهم به کنکاشی مختصر در این باب بپردازد.
قدرت خرید دلار در ایران و آمریکا یکی نیست
به نظر می رسد راه مناسب برای تشخیص قیمت دلار استفاده از مفهوم قدرت خرید است. بدیهی است یک دلار در ایران و آمریکا به یک میزان ارزش ندارد. درست است که هر دو اسما یک دلار هستند ولی ارزش آنها یکی نیست. مثلا وقتی یک بطری آب در آمریکا 4 دلار باشد این نشان می دهد که قدرت خرید یک دلار در این دو کشور برابر نیست چون همان بطری آب در ایران 500 تومان یعنی چیزی حدود 15 سنت است. در واقع اگر تنها کالای جهان آب می بود یک دلار در ایران برابر 500 تومان ارزش دارد.
آنهایی که می گویند دلار باید گران تر باشد
با نگاهی به مطالب و صحبتهای مختلف دیده می شود که برخی همواره بر این بارو هستند که دلار باید گران تر از زمانی باشد که ایشان در حال صحبت در مورد قیمت دلار هستند. وقتی شخصیت حقوقی و حقیقی ایشان را بنگریم می بینیم که ایشان از دلار گرانتر منتفع هستند.
اکثر صادر کنندگان و تولید کنندگان درون زا تمایل دارند تا نرخ ارز بالا باشد تا محصولات آنها در بازارهای جهانی دارای قیمت تمام شده کمتری باشد و بازار بهتری داشته باشند. البته دولت نیز از نرخ بالا و استدلال برای بالا بودن آن منتفع خواهد شد چرا که می تواند درآمد خوبی از تبدیل دلارهای خود به ریال در بازار داخلی برای خود دست و پا کند.
وقتی دلار باید 1000 تومان باشد / روش محاسبه
مثال بطری آب نشان می دهد که ارزش دلار به میزان کالایی است که می توان با دلار خرید.برای محاسبه کافی است ببنیم با یک دلار در کشور آمریکا چقدر می توان کالا خرید و در عوض همان میزان کالا را در ایران با چند تومان می توان خرید. با این تبدیل به صورت واقعی مشخص می شود که یک دلار در آمریکا با چند تومان در ایران برابری می کند.
برای این تبدیل باید محصولات مختلف را با درصد میزانی که مورد نیاز مردم می باشد را انتخاب کرد ( سبد کالا ) و دید که :
- در آمریکا با یک دلار چه میزان از این سبد کالا ( مثلا اگر نان 10 درصد هزینه های یک مصرف کننده را در بر می گیرد نان باید دارای ضریب 10 درصد در این سبد باشد ) را می توان خرید؟
- همان مقدار از سبد کالا که در آمریکا می توان با یک دلار خرید را در بازار ایران خرید کنیم و ببنیم که با چند تومان می توان همان ها را خرید.
چنین محاسباتی را سازمانهای بین المللی انجام داده و بر اساس آن بسیاری از حسابهای ملی را هم به صورت اسمی و هم به صورت قدرت خرید نشان داده اند. به عنوان مثال در این راستا آمارهای محاسبه شده صندوق بین المللی پول نشان می دهد که تولید ناخالص داخلی ایران به ارزش اسمی دلار برابر 412 میلیارد دلار است که از این نظر ایران در رتبه 27 جهان ایستاده است. همین سازمان جهانی با محاسبه قدرت خرید میزان تولید ناخالص ایران را برابر یک تریلیون و 551 میلیارد دلار محاسبه می کند که از این نظر ایران در رتبه 17 ایستاده است.[1] [2] ( این محاسبات به دلیل پیچیدگی دارای خطاهایی نیز می تواند باشد )
این اختلاف نشان می دهد که اگر مبنای محاسبه قدرت خرید باشد تولید ناخالص حدودا 3 و 76 صدم برابر وقتی است که مبنا اسمی و عددی باشد. این یعنی اینکه دلار اگر به قمیت قدرت خرید بخواهد حساب شود برابر 3 و 76 صدم گران تر از قیمتی که می بینیم در حال محاسبه است .
تذکر : این محاسبات برای سال 2017 و زمانی است که دلار 3700 تومان بوده است. بدیهی است با قیمت جدید دلار که 5000 تومان باشد این اختلاف بیشتر و بیشتر شده و از نظر اسمی ایران سقوط بیشتری را خواهد دید ولی این واقعی نیست.
با این حساب برای محاسبه قیمت دلار به قیمت قدرت خرید باید عدد 3700 تومانی دلار در سال 2017 را تقسیم بر 3 و 76 صدم نمود تا قیمت واقعی دلار را بفهمیم. با این حساب قیمت دلار باید حدودا برابر 1000 تومان باشد.
جدول 1 : آمار صندوق بین المللی پول برای تولید ناخالص ایران به به صورت اسمی
جدول 2 : آمار صندوق بین المللی پول برای تولید ناخالص ایران به قدرت خرید
آیا فقط ایران اینگونه است؟ / چین متهم بزرگ جهان
نگاهی به دو نوع محاسبه تولید ناخالص داخلی نشان می دهد که ایران در این تفاوت تنها نیست و تقریبا همه کشورها مشمول این تفاوت هستند. متهم بزرگ همواره چین بوده و اقتصادهای بزرگ یکی از انتقاداتی که به چین دارند این است که قدرت پول خود را به صورت مصنوعی پایین نگه می دارد تا بتواند در تجارت موفق تر عمل کند. با این حال شدت این اختلاف در مورد چین از ایران کمتر است. چین با قدرت خرید قدرت اول اقتصادی جهان با 23 تریلیون دلار است در حالی که از نظر اسمی با 11 تریلیون دلار در رتبه دوم ایستاده است یعنی اختلافی کمی بیش از 2 برابر دارد. در حالی که ایران اختلاف 3 و 76 صدم برابری را ایجاد کرده است.با نگاه به این آمارها مشخص می شود که ایران در این زمینه تقریبا سرآمد است.البته هندوستان و روسیه هم دارای اختلافات زیادی در این زمینه هستند.
تبعات گران بودن اسمی دلار نسبت به قدرت خرید
دلیل این اختلاف می توان موارد زیر باشد:
- سیاستهای عمدی دولت در مورد بودجه بندی
- کمبود ارز کشور به دلیل ضعف صادراتی و تجارت خارجی کشور
- تقاضای سفته بازی و کسب درآمد مردم از دلار ( به هم ریختن عرضه و تقاضای تومان و دلار در برابر هم ) به دلیل سودجویی های مردمی و یا عدم سودآوری سایر بخش های مولد کشور
- تحریمها و عدم توانایی کشور در وارد کردن ارز مورد نیاز به کشور حتی پس از انجام معام لات ارزی
در این اتفاق می تواند تبعات منفی یا مثبت و البته از دیدگاههای مختلفی داشته باشد که برخی از آنها عبارتند از :
- ارزان شدن صادرات کالاهای درون زا و اثر مثبت بر روی صادارات کشور
- گرانتر شدن کالاهای خارجی در داخل کشور و اثر منفی بر روی واردات از خارج
- احساس کاذب فقیری در بین مردم کشور نسبت به سایر کشورها ( همان اعداد تولید ناخالص تقسیم بر جمعیت 80 میلیونی بشوند درآمد سرانه اسمی برابر 5 هزار و 150 دلار ودرآمد سرانه به قدرت خرید برابر 19 هزار دلار نشان داده خواهد شد). این موضوع ایرانی ها را همان 3 و 76 صدم برابر فقیر تر در ذهن خودشان و دیگر کشورها نشان می دهد
- گرانتر شدن خروج از کشور ایرانی ها برای زندگی و حتی سفرهای گردشگری
- بودجه بندی راحت تر دولت و کسب درآمد برای دولت و تامین قسمتی از کسری بودجه